جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    حدیث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
    بخش نوزدهم

    تفسير علوّ

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 173

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِا عْلاهُ‏

    وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عالٍ؛

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّه.

    تفسير ادبى‏

    «علوّ» به معناى «رفعت» است پروردگار عالم را «علىّ» مى‏گويند، چون رفعتش از همه چيز بيش‏تر است و هيچ وصف كننده‏اى نمى‏تواند او را وصف بكند. كلمه «علّو» و مشتقات آن در قرآن شريف، قريب پنجاه بار درباره خدا استعمال شده است.

    يكى از اسماء پروردگار عالم «علىّ» است. روايتى از حضرت رضا عليه السلام است كه در آن، اولين اسمى كه پروردگار عالم براى خود انتخاب كرد، صفتِ «علىّ» است:

    «اوَّلُ ما اخْتارَ (لِنَفْسِهِ)، الْعَلِىُّ الْعَظيمُ.»[1]

    شرح عرفانى‏

    عارف، يعنى كسى كه به درخانه خدا مى‏رود، وقتى درك كند كه پروردگار عالم به حسب ذات و اسما و صفات، علوّ و رفعت دارد، و يكى از اسماى او على است،

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 174

    مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِا عْلاهُ؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، نظرم به رفعت توست. به اعلاترين رفعت‏هاى تو و به ذات مقدست كه ارفع همه رفعت‏هاست تو را قسم مى‏دهم.»

    عارف وقتى منغمر در عالم وحدت شود و درك كند كه صفات عين ذات خداست، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عالٍ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّه؛

    خدايا! همه رفعت‏هايت عالى و عين ذات توست. اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به همه رفعت‏هايت قسم مى‏دهم؛ يعنى تو را به ذات مقدست كه رفيع است قسم مى‏دهم.»

    عارف اگر به عالم وجود توجه كند، و عالم وجود را باكثرت ببيند، و علوّ پروردگار عالم را به حسب فعل، و به واسطه فيض مقدس و واسطه فيضش مشاهده كند، در اين نظر مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِا عْلاهُ؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، نظرم به رفعت توست. در عالم وجود، تو را به اعلاترين رفعت‏هايت؛ يعنى پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله قسم مى‏دهم.»

    عارف وقتى به وحدت فعل و وحدت فيض توجه كند، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عالٍ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّه؛

    خدايا! علوّ و رفعت تو در عالم هستى عالى است. اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به علوت در اين عالم هستى قسم مى‏دهم.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 175

    درس ولايى‏

    عارف وقتى با توسل به درخانه خدا برود و با نظر به اهل‏بيت عليهم السلام اين دعا را بخواند، مى‏بيند كه اهل‏بيت تجلى‏يى از علوّ حق‏اند، و مظهر آن اسم، على است، چنان‏كه در روايت است وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام درخانه خدا به دنيا آمد به مادرش خطاب شد:

    «اسم اين نوزاد را از اسم من مشتق كن. اسم من اعلى است. اسم او را هم على بگذار.»[2] عارف وقتى مى‏بيند كه اهل‏بيت عليهم السلام مظهر اسم «على» هستند، و تجلّىِ علوّ به واسطه آن‏ها است؛ بنابراين اعلا و ارفع آن‏ها پيغمبر اكرم است، مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِا عْلاهُ؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، نظرم به اهل‏بيت عليهم السلام و رفعت آن‏ها است، و تو را و به اعلاترين آن‏ها، يعنى به پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله قسم مى‏دهم.»

    و وقتى توجه كند كه همه آن‏ها رفيع‏اند و فرقى بين آن‏ها از نظر رفعت نيست مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عال اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّه؛

    خدايا! همه اهل‏بيت رفيع هستند. اى خدا! به درخانه ات آمده‏ام، و افرادى را كه علوّ و رفعت دارند شفيع آورده‏ام. تو را به اهل‏بيت عليهم السلام قسم مى‏دهم.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 176

    تذكر اخلاقى‏

    عُلُوّ مختص به ذات خداست و هر كس كه با خدا در اين وصف مشاركت كند، خدا او را به زمين مى‏زند. در روايتى داريم:

    «مَنْ تَواضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ؛[3] هر كس كه تواضع كند، خدا او را بلند مى‏كند و هر كس كه روح تكبر داشته باشد خدا او را به زمين مى‏كوبد.»

    قرآن مى‏فرمايد:

    «تِلْكَ الدَّارُ الاخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لايُريدونَ عُلُوًّا فِى الأرْضِ وَ لافَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ»؛[4] آن سراىِ آخرت را براى كسانى قرار مى‏دهيم كه در زمين خواستارِ علوّ و برترى و فساد نيستند و فرجامِ خوش و نيكو از آنِ پرهيزگاران است.

    قرآن مى‏فرمايد:

    «انَّ فِرْعَوْنَ عَلافِى الارْضِ وَ جَعَلَ اهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِّنْهُمْ يُذبِّحُ ابْنآءَ هُمْ وَيَسْتَحْيى‏ نِساءَ هُمْ انّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدين»؛[5] فرعون در سرزمينِ مصر، تكبر ورزيد و سر برافراشت و مردم آن را گروه گروه كرد. گروهى از آنان را زبون مى‏داشت: پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را براى بهره‏كشى زنده بر جاى مى‏گذاشت كه وى از فساد كاران بود.

    قرآن شريف مى‏فرمايد:

    «قالَ يا ابْليسُ ما مَنَعَكَ انْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَىَّ اسْتَكْبَرْتَ امْ كُنْتَ مِنَ الْعالينَ»؛[6] فرمود: اى ابليس، چه چيز تو را مانع شد كه براى چيزى كه به دستانِ قدرت خويش خلق كرد سجده‏آوردى؟ آيا تكبر نمودى يا از جمله برترى‏جويانى؟

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 177

    «قالَ انا خَيْرٌ مِنْهُ، خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ»؛[7] گفت: خدايا! من برتر از او بودم. من از آتش بودم و او از گِل بود.

    «قالَ فَاخْرُجْ مِنها فَانّكَ رَجيمٌ* وَ انَّ عَلَيْكَ لَعْنَتى‏ الِى‏ يَوْمِ الدّينِ»؛[8] فرمود: پس از آن مقام بيرون شو كه تو رانده شده‏اى و تا روز جزا لعنتِ من بر تو باد.

    و بالاخره، در روايات مى‏خوانيم:

    «قالَ رسُوُل اللَّهِ: لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فى قَلْبِهِ مِثْقالُ ذَرّةٍ مِنَ الْكِبْرِ؛[9]

    پيامبر فرمود: اگر كسى ذره‏اى در قلبش تكبر باشد وارد بهشت نمى‏شود.»

    اسرار عبادت‏

    يكى از اسرار عبادت‏ها اين است كه انسان عبد شود و روح سركشى و علوّ را از خود دور كند، و در مقابل خدا، دوستان خدا و افرادى كه بنده خدا هستند، متواضع باشد. علوّ مختص خداست، و پروردگار عالم، اين علوّ و رحمت را به بنده‏هاى خالصش مى‏دهد. انسان هر چه رابطه‏اش با خدا محكم‏تر باشد، اين علوّ براى او بهتر پيدا مى‏شود، اما اگر بخواهد علوّ بى‏جا براى خود فراهم كند به غير از بدبختى در دنيا و آخرت چيزى ندارد.



    [1]. كافى، ج 1، ص 113،( باب حدوث الأسماء)، ح 2.

    [2]. بحارالأنوار، ج 35، ص 8 و 35،( باب 1)، ح 11 و 37؛ الامام على عليه السلام، ص 760.

    [3]. بحارالأنوار، ج 16، ص 265،( باب 9)، ح 64.

    [4]. قصص، آيه 83.

    [5]. قصص، آيه 4.

    [6]. ص، آيه 75.

    [7]. اعراف، آيه 12.

    [8]. ص، آيه 77 و 78.

    [9]. بحارالأنوار، ج 70، ص 194،( باب 130)، ح 7.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365